
هفته
ی وحدت بیشتر در جهت تحمیق توده ها بوده و در واقع افراد بارز شرکت
کننده در سمینار نمایشی وحدت آلت دست اطلاعات رژیم می باشند، کسانی
که به نام سنی در این کنفرانسهای بی محتوا و ظاهری شرکت می کنند
یقینا از اهل سنت نمایندگی نمی کنند بلکه این افراد برادر خوانده های
رژیم ددمنش ولایت فقیه اند، اینان کسانی هستند که در مسیر قدرت طلبی
ولایت سالاران قرار گرفته و بر علیه مظالم بی وقفه ی آنان سخنی بر
زبان نمی آورند و بدون چون و چرا مظالم حکومتگران را توجیه می
نمایند و این همان برادری مورد توقع رژیم است؛ برادری به معنای هر
گونه ستم از یک طرف و دم بر نیاوردن از طرف دیگر! برادری
و وحدت مورد دلخواه رژیم یعنی سنی زدایی و سنی ستیزی، قتل و کشتار
مردم بی دفاع، صرف و خرج کردن بودجه و امکانات متنوع مملکت در کار
تبلیغ تشیع صفوی و تحمیل زورآمیز و مزورانه ی این مذهب بر پیروان
سنت، سوء استفاده از قدرت، مصادره ی بی جهت اموال سنی ها، بهانه
گیری، تبعیض، توهین و هتک حرمت مقدسات مذهبی، به بازیچه گرفتن
احساسات دینی اهل سنت، ستمگری، بی التزامی، نادیده گرفتن حقوق
شهروندی، تزویر، فریب، دروغ و ریا، تمامیت خواهی و انحصار طلبی و به
طور کلی ذوب شدن مذهب سنی در مذهب رافضی
گر مساوات همین است که ما می بینیم نکند فرق به انسان چه وجودش چه عدم
همه
ی تلاش سردمداران نظام بر آن است تا توسط عناصر مزدور خویش مشروعیت
دینی رژیم و خیرخواهی و وحدت خواهی دروغین حکومتگران سراپا فتنه جوی و
مفسد و بی دیانت را از طریق سمینارها و منابر به عامه ی مردم به
خصوص جهان اسلام القا نمایند هر چند " که به تلبیس وحیل دیو مسلمان نشود"
اما برادر خوانده های رژیم در جلسات برنامه ریزی شده از سوی
اطلاعات اشتراک می ورزند تا به جنایات عمال رژیم نسبت به مردم به
ویژه اهل سنت، مشروعیت بخشند و به سردمداران جنایتکار نظام سراپا جور
و فساد ولایت فقیه چهره ی مقدس و دینی بخشند و بر سلطه ولی خودکامه
فقیه مهر تأیید زنند و دیو صفتهای کج دارمنش را مسلمان ناب معرفی
نمایند.
این
جای شرمندگی و سرافکندگی برای رژیم ولایت فقیه است که اهل سنت ایران
از داشتن مسجدی در تهران محروم اند و اجازه ی ساخت مسجدی برای اقامه
ی نمازهای پنجگانه و نماز جمعه را ندارند که ناگزیر برای اقامه ی
نمازجمعه به سفارت پاکستان مراجعه می کنند و در آنجا نماز می خوانند؟!
با این وصف، زمامداران نظام با چه رویی دم از وحدت و برادری و
برابری می زنند و باد به غبغب می اندازند و مرکز فساد و فتنه و
استبداد را ام القرای جهان اسلام معرفی می کنند؟!
تنها یک جواب دارد و آن اینکه نظام مستبد ولایت فقیه اصولا
آزادی بیان و عقیده را به رسمیت نمی شناسد و قانون اساسی حقوق
شهروندی اهل سنت را در نظر نگرفته است و سردمداران این نظام خودکامه
عملا نشان داده اند که برای هیچکس جز خودیها و آن هم وابسته های عملی
به خانواده ی شوم ولایت مطلقه ی فقیه، ارزشی و حق و حقوقی قایل
نیستند و سایر مردم به خصوص اهل سنت همانند محجورین و اشخاص تحت
قیمومت از همه چیز محرومند و تنها در چارچوب تعیین شده حق تنفس دارند
و در غیر آن به جرم تفرقه افکنی !
مجازات می شوند. این روند زورگویی عمال رژیم در طول دوران انقلاب
خونبار ادامه داشته و تا این نظام باقی است ادامه خواهد یافت و هر
گونه سخن از تساوی حقوق و آزادی بیان و عقیده، بیهوده و بی معناست و
رسیدن به حقوق، سرابی بیش نیست.