یکی از نماد های تبعیض
و مشکلات عمده و اصلی اهل سنت
ایران در رژیم ولایت فقیه این بوده و هست که به هر اداره ای که رجوع کنند به ویژه دادگستری، از مذهبشان سؤال می
شود و برای گرفتن چیزی
که حق مسلمشان است باید کلی دوندگی کنند و مبلغ هنگفتی صرف و خرج و به این و آن رشوه دهند و دست آخر هم به حق خودشان نمی رسند! چرا؟ چون اصولا حقوق شهروندی
اهل سنت در قانون اساسی
کذایی رژیم ولایت فقیه نادیده گرفته شده است و حقوق ناچیزی هم
که به خاطر فریب افکار
عمومی و جهان اسلام برای
آنان بر روی کاغذ نوشته
شده است در عمل از آن خبری نیست و بیش از بیست میلیون
جمعیت سنی، عملا به حاشیه رانده شده اند و از حقوق شهروندی خویش محروم گشته اند و
هیچ یک از سازمانهای به اصطلاح مدافع حقوق بشر هم، بحثی از آن به میان نمی آورند و
دست حکومتگران بی باور و ستمگر رژیم در زمینه ی ظلم و جنایت نسبت به اهل سنت و
نادیده گرفتن حقوق شهروندی حدود یک سوم جمعیت کشور، کاملا باز گذاشته شده است
بنابراین سردمداران رژیم هیچ گونه دغدغه ای درباره ی پایما ل کردن حقوق اهل سنت
ندارند.
پایمال کردن
حقوق ملیتها و مشارکت ندادن سنی ها در ساختار قدرت و تفتیش عقاید و توهین به
مقدسات مذهبی و الگوهای دینی اهل سنت و به کارگیری نمادهای رافضی و ترویج و تأکید
بر عقاید افراطی و انحرافی و..، نمایی از خودکامگی، انحصار طلبی، کوته نظری، سنی
ستیزی و حقد و کینه نسبت به جهان غیر از تشیع صفوی است، اساس نظام ولایت فقیه بر
دامن زدن به اختلافات، تفرق گرایی و توهین به الگوهای دینی جهان تسنن، بنا شده است
و به طور کلی عملکرد چندین ساله ی مجموعه ی نظام به ویژه ولی خودکامه ی فقیه به
هیچ عنوان بیانگر وحدتگرایی نیست بلکه یک حکومت شیعی رافضی است که می خواهد رفض و
سب و لعن صحابه را همانند صفویه در جامعه ی ایران و فراتر از آن در جهان اسلام
گسترش دهد.
خودکامگان ایران
در یکجا شعار می دهند که ما به وحدت معتقدیم و دم از اتحاد ملی و انسجام اسلامی و
وحدت شیعه و سنی می زنند و در جایی دیگر و چه بسا در موازی با نوشته ی وحدت، ریشه
های اعتقادی و مذهبی اهل سنت را هدف قرار می دهند و به مقدسات دینی بیش از یک
میلیارد سنی دهن کجی می کنند؟! به طور مثال در دهه ی خود ساخته ی فاطمیه در مناطق
سنی نشین بر در و دیوار مساجد پلاکاردهایی نصب می کنند و به بهانه ی شهادت حضرت
فاطمه ی زهرا - رضی الله عنها- بر داماد آن بانوی گرامی، حضرت عمر- رضی الله عنه-
بدترین اهانت ها را روا می دارند؟! از نهم تا یازدهم ربیع الاول مراسم عمر
کشان در کاشان بر سر قبر افسانه ای ابولؤلؤ مجوسی برگزار می کنند و او را بابا
شجاع الدین می نامند و حقد و کینه و عداوت خویش را نسبت به یاران رسول خدا صلی
الله علیه وسلم، به نمایش می گزارند؟! و با کمال وقاحت و پر رویی از دوازدهم تا
هیفدهم همان ماه، هفته ی نام نهاد وحدت برگزار می کنند و سمینارها تشکیل می دهند و
دم از وحدت و تساوی و برادری می زنند.
این قبیل
حرکتهای زننده و توهین آمیز که ماهیت رژیم را بر ملا می سازد، بیانگر آن است که
سخن از برابری در حقوق و شعار وحدت، تقیه و دروغ و فریبی بیش نیست و بحث اتحاد ملی
و انسجام اسلامی و وحدت شیعه و سنی از دیدگاه ولایت سالاران، یک بازی سیاسی محض
است که فقط مصرف تبلیغاتی دارد و به منظور فریب افکار عمومی به ویژه مسلمانان
جهان، به کار برده می شود، این دوگانگی یعنی بین آنچه جریان دارد و عملا اهل سنت
شاهد آنند و آنچه از سوی زمامداران رژیم بر زبان آورده می شود، برای اهل سنت ایران
کاملا مشخص شده و ملموس و مبرهن است و برای جهان اهل سنت نیز به خوبی روشن گردیده
و چهره ی حقیقی نظام سرا پا فساد ولایت فقیه نمایان شده است، هر چند برخی از خود
باختگان و نا آگاهان با در نظر داشت منافع شخصی خود، هنوز هم سعی می کنند که
جنایات رژیم نسبت به اهل سنت را توجیه نمایند و آن را به نیروهای خود سر و باند
بازیهای درون نظام نسبت می دهند ولی حقیقت امر آن است که این نیروهای سرکش در درون
نظام نیستند که تنش میان شیعه و سنی ایجاد می کنند بلکه خود رژیم ولایت فقیه
ماهیتا یک رژیم آشوبگر و فتنه جوی می باشد و سیاست آن از رأس هرم خامنه ای گرفته
تا قاعده ی آن بر فتنه گری و رفض و سنی ستیزی و مخالفت نهاده شده و عمال آن، سیاست
از پیش برنامه ریزی شده را اجرا می کنند و شخص مطرح نیست و ریشه ی مشکل در یک شخص
و یا یک گروه نیست که با کنار رفتن و یا کنار زدن آنان ، تبعیض ها و نارسائیها از
میان برداشته شود و مردم به خصوص اهل سنت به حق و حقوق خودشان برسند بلکه ریشه ی
مشکل در خود رژیم است و این سیاست است که با تمام قوا اجرا می شود، بنابراین، ما
نباید به انتظار اصلاحات بنشینیم و به فکر آن باشیم که با اصلاحات روبنایی نظام می
توان به حق و حقوق خود دست یافت و ستمگران را به عدالت خواهی واداشت چرا که این یک
امر تجربه شده است که با جا به جایی مهره ها چیزی عوض نشده و نخواهد شد، پس تنها
راه رسیدن به حق و حقوق، تغییر و براندازی نظام ولایت فقیه است و بس.