کنفرانس نمایشی "اتحاد و انسجام اسلامی"؟!

اخیرا در ایران سالهای شمسی از طرف خامنه ای نامگذاری میشوند و سال 1386  به اصطلاح " اتحاد ملی و انسجام اسلامی" نامگذاری گردید که اتفاقا جنایات بی شماری از ناحیه ی عمال خون آشام رژیم ولایت فقیه نسبت به اهل سنت و توهین به مقدسات مذهبی آنان در همین سال رخ داد!؟ در ذهن هر انسان با احساسی این سؤال پیش می آید که آیا این امر اتفاقی بوده و سران رژیم در آن نقشی نداشته و ندارند؟
واقعیت آن است که به هیچ عنوان اتفاقی و نا آگاهانه نبوده است بلکه از روی عمد صورت گرفته و می گیرد و بیانگر آن است که گروه حاکمه با توهین های آشکار و عملکرد زننده ی خود نسبت به مقدسات مذهبی و عقیدتی اهل سنت در پی کشاندن آنان به یک جنگ فرقه ای است تا به زعم واهی گروهک ضالّه ی حجتیه زمینه ی ظهور مهدی فراهم گردد!؟
علاوه از آن، ولایت سالاران سبایی گرا بنابه سنت دیرینه ی خویش، بقا و دوامشان را در فتنه جویی و دامن زدن به اختلافات فرقه ای می بینند و به همین منظور شبکه های تلویزیونی رژیم که در بست در اختیار گروه حاکمه است در طول ماه مبارک رمضان سال 1428 هجری قمری، با نمایش دادن سنی نمایانی که (یقینا به خاطر پول) شیعه شده اند، با سفسطه گری و به کارگیری الفاظی از قبیل : اختیار کردن مذهب حقه، گرویدن به اسلام ناب و غیره و با مصاحبه گرفتن از افراد خودفروخته و معلوم الحالی همچون تیجانی و امثال وی، مقدسات مذهبی و عقیدتی اهل سنت را به بازی گرفتند و از این طریق عطش انتقام خویش را از اسلام و مسلمین فرو نشاندند.
اگر چه برخی از روحانیون اهل سنت در داخل کشور لب به اعتراض گشودند و خواهان توقف اینگونه برنامه ها شدند ولی از دست گرگها شکایت به کفتار بردند و از سردسته ی فتنه گران یعنی خامنه ای، خواستند تا از چنین حرکات زننده و توهین آمیزی جلوگیری به عمل آورد!؟ هرچند مشخص و واضح است که این یک تجاهل عارفانه و مصلحتی است و همه می دانند که در رأس فتنه خامنه ای قرار دارد اما با تجاهل های عارفانه او را بی تقصیر معرفی نموده و می نمایند و گناه را به گردن کسانی می اندازند که فقط آله ی دستند و دستور را اجرا می کنند، همین تجاهل های عارفانه و مصلحت اندیشی های بی مورد و غیر موجّه است که سردمداران رژیم را جری تر ساخته و اهل سنت را به این وضع کشانده و به حاشیه رانده است و هر نوع حرکتی را از آنان سلب نموده است.
نظام ولایت فقیه ایران که در طول دوران خونبارش دعوت به شیعه گری و فشار بر اهل سنت را ادامه داده است، به منظور کاهش دادن موج اعتراضات علیه حکام سرا پا مغرور رافضی، اینبار هم همچون گذشته، به عوام فریبی رو آورد و کنفرانس نمایشی "وحدت و همبستگی میان سنی وشیعه " را راه انداخت! کارگزاران نظام از این طریق خواسته اند خیرخواهی خویش را نسبت به اسلام و مسلمین نشان دهند، موضوعی که به هیچ عنوان حقیقت ندارد و عملکرد چندین ساله ی خود کامگان رژیم، به تنهایی بیانگر همه چیز است و نیازی به اثبات ندارد، در این کنفرانس نمایشی که در اوایل آبان ماه 1386در تهران برگزار گردید بسیاری از روحانیون سنی و شیعه از داخل و خارج از کشور شرکت کردند و کما فی السابق به چاپلوسی و وصف و تمجید از رهبر فتنه گر و فریبکار رژیم پرداختند و با "فرزانه" خواندن او، بر همه ی اعمال ننگینش صحّه گذاشتند و بنا به قول معروف "نشستند و گفتند و بر خاستند" !!؟
به هرحال ما به روحانیون و رهبران سنی خارج از کشور کاری نداریم و از آنان گلایه ای هم نداریم؛ چون این بهانه را دارند که از آنچه بر اهل سنت داخل کشور ایران میگذرد اطلاع چندانی ندارند!؟ هر چند که این، در حقیقت "عذریست بد تر از گناه " ؛ چرا که بی خبری آنان را نسبت به وضعیت مسلمانان جهان به ویژه بی توجهی ایشان را نسبت به اهل سنت ایران، نشان می دهد ولی سخن ما با روحانیون و شرکت کنندگان سنی در داخل کشور است که چرا تن به این همه ذلت داده و میدهند!؟ چرا با شرکت کردن خودشان صحّه بر اعمال ددمنشانه ی رژیم نسبت به اهل سنت می گذارند!؟
شاید گفته شود که آنان نسبت به عملکرد عمال رژیم لب به اعتراض گشوده اند، اما آیا در طول این مدت، سران مغرور رژیم به قدر پشیزی به اعتراضات و خواسته های برحق آنان اهمیت داده و می دهند!؟ یقینا، نه، پس تنها لقلقه ی زبان کافی نبوده و نیست و حداقل کاری که رهبران و روحانیون محترم ما می توانستند انجام دهند یا در آینده می توانند انجام دهند، شرکت نکردن در چنین کنفرانسهای فرمایشی است که این عدم شرکت تا حدودی می تواند مؤثر واقع شود و یک اقدام عملی به شمار می آید، ای کاش ! رهبران ما مصلحت اندیشی های بی مورد را کنار می گذاشتند و به صورت یکپارچه، هیچکدام از آنان در اینگونه کنفرانسهای غرض آلود و هدفمند شرکت نمی کردند، مگر، رهبران سنی هنوز به این نتیجه نرسیده اند که سران سبایی منش حکومت ولایت مطلقه ی فقیه، در مورد روابط خود با اهل سنت، بنا را بر تزویر گذاشته اند و برای حفظ منافع نامشروع و رسیدن به اهداف شوم خود، دست به هر جنایتی می زنند و به دسایس و ترفندهای گوناگون متوسل می گردند!؟ از یکسو سیاست قلع و قمع اهل سنت و توهین به الگوهای دینی و مقدسات مذهبی را دنبال می کنند و از سوی دیگر جهت فریب افکار عمومی شعار وحدت را سر می دهند و به انواع حیل از جمله برگزاری کنفرانسهای نمایشی متوسل می شوند، این روند در طول انقلاب ادامه داشته و نه تنها اهل سنت به حق و حقوق خویش نرسیده اند بلکه هیچ نوع اقدام عملی هم در راستای وحدت و زدودن تنشهای فرقه ای صورت نگرفته است؛ چرا که رهبر عقده مند و کینه توز این نظام به ظاهر اسلامی، در رأس همه ی فتنه ها قرار دارد و به تنشها دامن می زند و درپی آن است تا ایران را از نظرعقیدتی یکپارچه سازد و همه ی ملت را با تهدید و ارعاب وادار به پیروی از خط و مشی رافضی ها ی سبایی مسلک نماید، بنا به همین اصل است که اهل سنت هر سال بیش از سال قبل، در تنگنا قرار می گیرند و متحمل خسارات سنگین جانی و مالی می گردند.
بنابراین لازم است که رهبران اهل سنت به خود آیند و متوجه باشند که مشکل ملت ما، با افراد نیست که تصور شود این از آن بهتر است و میان خوب و بد یا بد و بدتر، یکی را برگزینند و به تعریف و تمجید او به پردازند، بلکه مشکل ما با نظام رافضی صفوی گرای ولایت فقیه است که در اساس به اهل سنت هیچ حق و حقوقی نداده است و با ملت ما همچون شهروندان درجه دوم و حتی بدتر از آن رفتار می کند.